سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 231
کل یادداشتها ها : 16
خبر مایه


1 2 3 >

« وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. (31) ».و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه، دارندو زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خودیا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یاپسر برادر خود، یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود، یا بندگان خود،یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به زن ندارند، یا کودکانی که از شرمگاه زنان بی خبرند و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود ای مؤمنان ، همگان به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار گردید

« وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ک (32) ».عزبهایتان را و غلامان و کنیزان خود را که شایسته باشند همسر دهید، اگربینوا باشند خدا به کرم خود توانگرشان خواهد ساخت ، که خدا گشایش دهنده و داناست

« وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتَابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ فَکَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ وَلَا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَن یُکْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِکْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِیمٌ . (33) ».آنان که استطاعت زناشویی ندارند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خدا از، کرم خویش توانگرشان گرداند و از بندگانتان آنان که خواهان باز خریدن خویشند، اگر در آنها خیری یافتید، بازخریدنشان را بپذیرید و از آن مال که خدا به شما ارزانی داشته است به آنان بدهید و کنیزان خود را اگر خواهند که پرهیزگار باشند به خاطر ثروت دنیوی به زنا وادار مکنید هر کس که آنان را به زنا وادارد، خدا برای آن کنیزان که به اکراه بدان کار وادار گشته اند آمرزنده و مهربان است

وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ آیَاتٍ مُّبَیِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلِکُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ . (34) ». به تحقیق برای شما آیاتی روشن و داستانهایی از کسانی که پیش از شما بوده اند و نیز اندرزهایی برای پرهیزگاران نازل کردیم .

   این آیات کریمه، راههای پاکیزه ماندن مومنین را به لطف حضرتش به نحوی که پیروی گامهای شیطان را ننمایند و به فحشا و منکر دچار نشوند و زندگی همراه با سعادت و سلامتی و امنی داشته باشند را به روشنی بیان فرموده است؛ مبنی بر اینکه برای دوری از تحمل هر تهمتی و یا انجام فحشایی؛ همینطور وارد غیر خانه ی خود نشوند بلکه اجازه بگیرند و بدانند که اگر تنها در مکانهای غیر مسکونی هم هستند، خداوند دانا به اعمال و احوالشان در آنجاها هم آگاه است ، و ضمن فرو بستن چشم های خود بر نامحرم ها، فروج خود را حفظ و هر یک از مردان و زنان مومن تکالیف شرعی خود را انجام دهند و به ازدواج با صالحین اقدام و آنانکه توانایی دارند؛ اسباب ازدواج ناتوانان را فراهم نمایند و زنان بدون شوهر هم عفت پیشه کنند تا خدا آنان را از فضل خود بی نیاز گرداند؛ که همانا او آیات خود را بر مومنین فرو فرستاده تا راه تقوا را بدانند و از آنچه که می تواند آنان را از پاکیزه بودن دور کند، بپرهیزند و در جهت پاکیزه بودن خود که مسلمن سلامت نفس و زندگی آنان را نیز به همراه خواهد داشت؛ با شنیدن و فرمان بردن آیات الاهی بکوشند که فضل خدا برای کسانی که در این راه بکوشند بسیار گسترده است. پس باید قدردان این نعمت الاهی بود و شکر او را به جا آورد و از گذشتگان و سرانجامشان به خاطر ستمکاری بر خودشان که عذاب الاهی را برایشان در پی داشت درس بگیرند و به طور کلی اینکه بواسطه ی آیات الاهی، تقوای الاهی داشته باشند تا از سلامت در زندگی تا زمانی که زنده اند برخوردار باشند. آخرت که جای خود دارد و تنها خدای یکتا از آن آگاه است.

   باری؛ با این آیات کریمه روشن می شود که هر کس بر خلاف آیات و دستورات خداوند عمل نماید؛ مثلن وقتی وارد خانه ی کسی می شود که به او می گویند بر گرد، و بر نگردد؛ یا چشمان خود را بر نامحرم نبندد، یا در نگهداری فروج خود همت روا ندارد و ...، بنابراین باید گفت که چنین کسی پیروی گامهای شیطان را در آنچه که مقدمه و علت فحشا و منکرند را نموده است و چه بسا اگر از رحمت خدا بدین واسطه دور شود؛ دور نخواهد بود که دیگر در زمره پاکان قرار نگیرد . (والله اعلم) . پس تزکیه شدن و پاک بودن و پاک ماندن آدمی در شنیدن و فرمان بردن آیات خداوند یکتا؛ آفریننده ی او و بلکه آفریننده ی هر چیزی است.

 و اما مورد دیگر که عامل بسیار مهمی در جلوگیری از ابتلای به فحشای زنا و تبعات فردی و جمعی آن است؛ همانا "ازدواج" است که هم در پاکیزه ماندن نفس افراد و هم در سلامت زندگی آنان موثر می باشد که مومنین لازم است در این راه به وقت مقتضی اقدام نمایند و آنانی هم که اسباب مادی این کار برایشان فراهم نیست؛ به عنوان یک امر خیر و خداپسندانه و برای جلوگیری از هر لغزشی ، توانمندان از مومنین بدانان در فراهم نمودن اسباب آن کمک نمایند.

ر )« اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ . (35) ».خدا نور آسمانها و زمین است مثل نور او چون چراغدانی است که در آن، چراغی باشد، آن چراغ درون آبگینه ای و آن آبگینه چون ستاره ای درخشنده از روغن درخت پر برکت زیتون که نه خاوری است و نه باختری افروخته باشد روغنش روشنی بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد نوری افزون بر نوردیگر خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه می نماید و برای مردم مثلهامی آورد، زیرا بر هر چیزی آگاه است.

   این آیه ی کریمه ؛ به اینکه او نور آسمانها و زمین است و هر کس را که بخواهد به نورش راهنمایی کند، به روشنی بیان فرموده است. خدایی که به هر چیزی داناست و مثالها را برای مردم زده است تا اندیشه و خردورزی نمایند و ...؛ همانگونه که او آفریننده ی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست و به هر چیزی تا زمانی معین وجود بخشیده و اندازه قرار داده، و همانگونه که او دانای به تمام امور در تمام زمانها و مکانها از پیدا و پنهان است و ... می باشد. یعنی همان وجود مقدس و یگانه ی بدون انباز ؛ " الله "، که در برخی موجودات از آسمان تا زمین نوری قرار داده و برای راهنمایی و رستگاری بندگانش؛ نور (کتاب قرآن را ) فرو فرستاده است.


  

ج )« إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ. (19) ».برای کسانی که دوست دارند در باره مؤمنان تهمت زنا شایع شود، در دنیاو آخرت عذابی دردآور مهیاست خدا می داند و شما نمی دانید.

« وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّه رَؤُوفٌ رَحِیمٌ . (20) ».چه می شد اگر فضل و رحمتی که خدا به شما ارزانی داشته است نمی بود، واگر نه این بود که خدا مهربان و بخشاینده است .

   برابر آیه ی 19نور، از دیگر مواردی که باعث می شود که کسی نه تنها از « سلامت نفس و آرامش و عافیت زندگی » برخوردار نباشد؛ بلکه نتیجه ی کارش گرفتار عذاب دردناک خداوندی شدن باشد؛ این است که چنین کسی یا کسانی ، دوستدار این باشند که فحشا در بین مومنین شایع شود.

   پس یکی دیگر از عوامل موثر در سلامت زندگی به ویژه "فردی"؛ اعم از دنیایی و آخرتی، در پرهیز از این امر ناستوده و نکوهیده و غیر مشروع یعنی دوست داشتن شیوع فحشا اعم از زنا و لواط در بین مومنین است. و تمام اینها برای اینکه کسی بدنبال چنین کاری و راهی نرود و یا اگر خدای ناکرده رفته و از حکم الاهی پیرامون آن برابر این آیه ی روشن الاهی آگاهی نداشته و ندارد و به محض دانش پیدا کردن باید به درگاهش توبه و انابه نماید؛ همه و همه به فضل و رحمت گسترده ی الاهی بر بندگانش که مهرورز و مهربان است بر می گردد، تا مبادا با این کار ناپسند خویش مورد عذاب دردناکش قرار گیرند و سلامت در دنیا و آخرت نباشند و ...

چ )« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَن یَشَاء وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (21) » .ای کسانی که ایمان آورده اید، پای به جای پای شیطان مگذارید و هر، که پای به جای پای شیطان گذارد، بداند که او به فحشا و منکر فرمان می دهد و اگر فضل و رحمتی که خدا بر شما ارزانی داشته است نمی بود، هیچ یک از شما هرگز روی پاکی نمی دید ولی خدا هر کس را که بخواهد پاکیزه می سازد و خدا شنوا و داناست

   برابر این آیه ی کریمه، مومنین نباید پیروی گامهای شیطان را بنمایند؛ چرا که نتیجه اش چیزی جز فحشا و منکر که مصادیق آن همانا در آیات پیشین گذشت، یعنی همان زنا و یا نسبت دادن بدون گواه و ... به دیگران نمی باشد. (والله اعلم). و اگر کسی هم پاکیزه نفس مانده، همانا بخاطر فضل و رحمت خداوندی است و بنابراین باید از او به عنوان مومنین بخواهیم که ما را به لطف خود پاکیزه گرداند که او شنوای داناست.

   به طور کلی و البته بر اساس آیات قرآنی؛ دلیل اینکه چرا نباید دنباله روی گامهای شیطان را کرد، از آن جهت است که او از فرمان خداوند مبنی بر سجده بر آدم سر پیچی کرد و چون از خدای یکتا تا قیامت مهلت خواست و اجابت شد، پس به عزتش سوگند یاد کرد که آدم و بنی آدم را به جز بندگان مخلص او اغوا و گمراه کند و ... لذا از این جهت است که خداوند می فرماید که پیروی گامهای شیطان؛ یعنی بدنبال فحشا و منکر رفتن. چرا که او یعنی شیطان، کارش این است که به فحشا و منکر امر کند، در حالی که این خداوند یکتاست که به عدل و احسان و دادن حق خویشان امر و از فحشا و منکر و بغی، نهی می نماید.[1]    

ح )« وَلَا یَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنکُمْ وَالسَّعَةِ أَن یُؤْتُوا أُوْلِی الْقُرْبَى وَالْمَسَاکِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (22) ».توانگران و آنان که گشایشی در کار آنهاست ، نباید سوگند بخورند که به، خویشاوندان و مسکینان و مهاجران در راه خدا چیزی ندهند باید ببخشند و ببخشایند آیا نمی خواهید که خدا شما را بیامرزد ? و خداست آمرزنده مهربان .

   این آیه ی کریمه ، اهمیت و نقش انفاق و بخشش مومنین از آنچه که خداوند به توانمندانشان از دارایی دادهرا ؛ در حق نزدیکان و تهیدستان و مهاجرین در راه خدا و گذشتن از آنها و همدلی و همدمی با یکدیگر را می رساند که اگر کسی دوستدار برخورداری از آمرزش الاهی است باید به این امور توجه داشته باشد و عمل نماید و از بخل دوری کند که همانا این امور نیز هست که در سلامت زندگی افراد و کامیابی و رستگاریشان ضمن برخورداری از مغفرت و رحمت الاهی موثر است. ان شاءالله

خ )« إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ . (23) » .کسانی که بر زنان پاکدامن و بی خبر از فحشا و مؤمن تهمت زنا می زنند،در دنیا و آخرت لعنت شده اند و برایشان عذابی است بزرگ ،

« یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ. (24) ».روزی که زبانشان و دستهایشان و پاهایشان به زیانشان بر کارهایی که می کرده اند شهادت دهند

 « یَوْمَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ . (25) » .آن روز که خدا جزایشان را به تمامی بدهد و بدانند که خدا حقیقت آشکار، است .

   این آیات کریمه میرساند که هیچ کس مجاز نیست به زنان مومن بی خبر از گناه، نسبت زنا دهد چرا که عواقب بدی برای چنین کسی در دو سرا خواهد بود، همانگونه که برابر آیات 4-5 همین سوره کسی نمی توانست بدون آوردن چهار شاهد، به زنان پاکدامن نسبت زنا دهد، چرا که این کار هم تبعات خود را برای نسبت دهنده داشت.

د )« الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِکَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ . (26) ».زنان ناپاک برای مردان ناپاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک آنها از آنچه در باره شان می گویند منزهند آمرزش و رزق نیکو برای آنهاست.

   این آیه ی کریمه به روشنی تکلیف مومنین را در قبال زنان و مردان ناپاک و بالعکس زنان و مردان پاکدامن و نتیجه کار اینها بیان فرموده است. این بدان معناست که این دو گروه یکسان نیستند و زندگی و سرانجام یکسانی هم نخواهند داشت.

ذ )« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ . (27) ».ای کسانی که ایمان آورده اید، به خانه ای غیر از خانه خود، بی آنکه اجازت طلبیده و بر ساکنانش سلام کرده باشید، داخل مشوید این برای شما بهتر است ، باشد که پند گیرید

« فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَى لَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ. (28) ».و اگر در خانه ، کسی را نیافتید، داخل مشوید تا شما را رخصت دهند واگر، گویند: باز گردید، بازگردید این برایتان پاکیزه تر است و خدابه هر کاری که می کنید آگاه است

« لَّیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ مَسْکُونَةٍ فِیهَا مَتَاعٌ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ .(29) ». بر شما گناهی نیست اگر به خانه های غیرمسکون که متاعی در آن دارید داخل شوید هر چه را آشکار سازید یا پنهان دارید خدا به آن آگاه است

« قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ. (30) ».به مردان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند، این برایشان پاکیزه تر است زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است



[1] - إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ  (90 نحل) با توجه به آیات 91-97 .


  

ت ) « وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکِیمٌ (10) » .چه می شد اگر فضل و رحمتی که خدا بر شما ارزانی داشته است نمی بود ? واگر نه این بود که خدا توبه پذیر و حکیم است ?

    و این بدان معناست که اگر خداوند یکتا در شروع این سوره ی مبارکه از انجام عمل زنا و یا نسبت دادن آن به دیگران بدون آوردن چهار گواه، باز می دارد و احکام و حدودی را برای این دو گروه بیان می فرماید و حتا راه توبه به درگاهش و اصلاح را برای نسبت دهندگان امر به دیگران که چهار شاهد نداشته اند باز می گذارد و ...؛ همه و همه بدان خاطر است که این ها از فضل و رحمت او بر بندگانش و مومنین که توبه پذیر و در نزول آیات و بیان مصالح بندگانش حکیم است ناشی می شود، تا هیچ گاه با این امور ناشایست ، " سلامت نفس و زندگانی " بندگانش از مومنین با این آیات روشن به خطر نیفتد ؛ و کسی از بندگانش با انجام این گناهان، بدون ایمان و عمل صالح و یا اصلاح امر از دنیا نرود. به هر جهت همانطور که بیان شد لازم است که مومنین ضمن شنیدن و فرمان بردن آیات خدا؛ آنها را برای هدایت یافتن مردم به اذن الاهی و دست برداشتن از این امور و توبه به درگاهش و اصلاح امر بخوانند.

ث )« إِنَّ الَّذِینَ جَاؤُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِّنکُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکُم بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ . (11) » .کسانی که آن دروغ بزرگ را ساخته اند گروهی از شمایند مپندارید که، شمارا در آن شری بود نه ، خیر شما در آن بود هر مردی از آنها بدان اندازه از گناه که مرتکب شده است به کیفر رسد، و از میان آنها آن که بیشترین این بهتان را به عهده دارد به عذابی بزرگ گرفتار می آید

« لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ. (12) » .چرا هنگامی که آن بهتان را شنیدید مردان و زنان مؤمن به خود گمان نیک نبردند و نگفتند که این تهمتی آشکار است ?

« لَوْلَا جَاؤُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ. (13) ». چرا چهار شاهد بر ادعای خود نیاوردند ? پس اگر شاهدانی نیاورده اند،، در نزد خدا در زمره دروغگویانند.

« وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکُمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ (14) ».اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت ارزانیتان نمی بود، به سزای آن سخنان که می گفتید شما را عذابی بزرگ در می رسید.

« إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُم مَّا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ . (15) » .آنگاه که آن سخن را از دهان یکدیگر می گرفتید و چیزی بر زبان می راندیدکه در باره آن هیچ نمی دانستید، می پنداشتید که کاری خرد است ، و حال آنکه در نزد خدا کاری بزرگ بود

« وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یَکُونُ لَنَا أَن نَّتَکَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَکَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ . (16) » . چرا آنگاه که این سخن شنیدید نگفتید: ما را نشاید که آن را باز گوییم،،پروردگارا تو منزهی ، این تهمتی بزرگ است ?

« یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ . (17) » .خدا شما را اندرز می دهد که اگر از مؤمنان هستید، بار دیگر گرد چنان کاری مگردید.

« وَیُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (18) ».خدا آیات را برای شما بیان می کند و خدا دانا و حکیم است

  این آیات کریمه که باز در جهت حفظ سلامت زندگی مومنین و بلکه ارتقاء و کمال آن است میرساند که مومنین نباید بدون « دانش » پیرامون آنچه در ارتباط با دیگران که بهتان است، چیزی را نخست باور کنند و بعد هم برای دیگران بازگو نمایند. چرا که برای همه ی مشمولین امر اعم از سرآغاز این بهتان و بدنبالش پخش و شایع کنندگان آن، تبعات دنیایی و آخرتی از سوی خداوند در بر خواهد داشت. و این بدان معناست که وقتی انسان برابر کلام مقدس الاهی به چیزی دانش ندارد، نباید بر آن توقف نماید چرا که مسئولیت دارد.[1].  

    به هر جهت خداوند یکتا ، باز مومنین را مشمول فضل و رحمت خود در دنیا و آخرت قرار داده و نه تنها با بیان این آیات؛ آنان را به راه راست از جانب خود راهنمایی کرده و راه را برای باقی ماندن در نور و بیرون رفت از تاریکی ها بدانان با آیاتش نموده، بلکه باز از فضل و رحمتش به آنان یادآور شده و اتمام حجت نموده که پس از نزول آیاتش و آمدن « دانش کتاب » برای آنها، دیگر نباید پیروی بهتان ها و اموری را که بدان دانش ندارند را بنمایند و حتا آن را سهل گرفته بازگو و شایع کنند چرا که با آمدن « دانش » بر اساس آیات الاهی و بازگشت به قبل و یا باقی ماندن در قبل یعنی شنیدن و باور و شایع کردن بهتانها در ارتباط با دیگر مومنین؛ سر انجام چنین کارهایی را فقط خداوند یکتا می داند، چرا که آیات خود را که دانای به تمام امور و فرزانه و حکیم است را به روشنی بیان نموده است.

 به هر جهت برای دانستن کم و کیف راههای کسب و باقی ماندن در صحت و سلامت نفس و سعادت زندگی، باید آیات خداوندی را ملاک ایمان خویش قرار داد و ضمن عمل به آن برای دیگران نیز آیات روشن قرآن را خواند و ترویج و تبلیغ کرد و نه کلام دیگری جز آن را. تا به فضل الاهی و با انجام اعمال صالح، از کامروایان و رستگاران در ضمن یک زندگی سالم بود. ان شاءالله.



[1] - وَلا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولا (36 اسرا).


  

گفتار چهارم : سوره ی مبارکه ی نور

الف ) سر آغاز این سوره ی مبارکه همچون دیگر سوره های قرآن مجید، به جز سوره برائت (توبه) با نام مقدس و یگانه ی خود آن حضرت یعنی « الله » که بخشنده و مهربان است می باشد : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ . به نام خداوند بخشاینده مهربان .

ب )« سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَّعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ . (1)» .سوره ای است که آن را نازل کرده ایم و، واجبش ساخته ایم و در آن آیاتی روشن فرستاده ایم ، باشد که پند گیرید.

    توضیح : اینکه خداوند یکتا این سوره را فرو فرستاده و واژه ی سوره را نیز در آن بکار برده و آن را واجب کرده ، که در این سوره آیاتی روشن نازل کرده است. باشد که مردم یادآور شوند و شأن نزول آن را که در برگیرنده ی چه موضوعاتی که در آیات بعد این سوره به صورت روشن بیان فرموده است برابر نام روشن این سوره، که « نور » است بدانند؛ بشنوند و فرمان ببرند و ترویج و تبلیغ نمایند. ان شاءالله .

پ )« الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ(2) »زنان و مردان زناکار را هر یک صد ضربه بزنید و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، مباد که در حکم خدا نسبت به آن دو دستخوش ترحم گردید و باید که به هنگام عذاب کردنشان گروهی از مؤمنان حاضر باشند.

«الزَّانِی لَا یَنکِحُ إلَّا زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَالزَّانِیَةُ لَا یَنکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ. (3) ».مرد زناکار، جز زن زناکار یا مشرک را نمی گیرد، و زن زناکار را جز مرد، زناکار یا مشرک نمی گیرد و این بر مؤمنان حرام شده است.

« وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ. (4) » .کسانی را که زنان عفیف را به زنا متهم می کنند و چهار شاهد نمی آورند ،هشتاد ضربه بزنید، و از آن پس هرگز شهادتشان را نپذیرید که مردمی فاسقند.

«إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ. (5) »مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و به صلاح آیند زیرا خدا آمرزنده و مهربان است .

« وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ . (6) » .و کسانی که زنان خود را به زنا متهم می کنند و شاهدی جز خود ندارند،، شهادت هر یک از آنها را چهار بار شهادت است به نام خدا که از راستگویان است .

« وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِن کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ. (7) » .و بار پنجم بگوید که لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد.

«وَیَدْرَؤأُعَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ. (8) »و اگر آن زن چهار بار به خدا سوگند خورد که آن مرد دروغ می گوید، حد ازاو برداشته می شود .

وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِن کَانَ مِنَ الصَّادِقِینَ . (9) » .و بار پنجم بگوید که خشم خدا بر او باد اگر مرد از راستگویان باشد .

   این آیات کریمه می رساند که حفظ و ارتقای سلامت نفس و سلامت زندگی اعم از فردی ، مشترک و اجتماعی در دوری از انجام عمل زنا و دوری از نسبت دادن آن به دیگران، خواه نسبت دادن فردی به زن و یا زنانی و خواه نسبت دادن مردی به همسرش باشد. چه آنکه مرتبط با فعل زنا باید حکم خدا مبنی بر لزوم اجرای حد در مورد فاعلین زنا صورت پذیرد. و در ارتباط با نسبت دهندگان زنا به زنان  ، لازم است که برای صدق ادعای خود چهار گواه بیاورند در غیر این صورت تبعات آن برابر حکم خدا به شرح آیات مربوطه ی فوق دامن آنان را خواهد گرفت. که البته خداوند یگانه مرتبط با این امر راه توبه و اصلاح را باز گذاشته است. و اما در ارتباط با نسبت دادن این امر از سوی مردی به همسرش و نبودن چهار شاهد؛ لازم است که چهار بار به نام " الله " سوگند یاد کنند و در بار پنجم هم برای صادق بودن ادعای خود و یا کاذب دانستن ادعای دیگری باز به نام خداوند سوگند یاد کنند . و روشن است که این گروه نیز از آنجا که خداوند به تمام امور آگاه است؛ در صورت ادعا و سوگند دروغ به شرح مذکور، تبعات کار خود را خواهند دید.

 نتیجه اینکه اولین مانع سر راه یک « زندگی سالم » فردی و بدنبال آن مشترک و اجتماعی؛ انجام عمل زنا و یا نسبت دادن آن به دیگران بدون یقین و یا گواه آوردن است. و روشن است که این باید جزیی از زندگی مومنین باشد که از این امور پرهیز نمایند و بر اساس آیه ی 3 نور ، نه تنها بدانند که نکاح آنان با زن و یا مرد زناکار و نیز مشرک[1] حرام است بلکه بدانند که نباید نزدیک این عمل شوند چرا که بد راهی است[2] و همچنین بدانند که این عمل پلید از ویژگی های بندگان خدای بخشنده نیست[3].  

    اضافه اینکه؛ اما این موضوع یعنی دوری از زنا، حکمت دیگری هم دارد و آن این است که تضمین کننده ی « سلامت نسل بشر » از جنبه ی تکثیر است که برای تحقق این مهم؛ لازم است که هر قوم و امتی به صورت مشروع و در قالب « ازدواج » با مناسک قرار داده شده توسط خداوند مبادرت نماید. و البته روشنتر است که مومنین باید ضمن عمل؛ آیات خدا را برای تمام بندگان خدا برای ایمان آوردن به اذن حضرتش و ... بخوانند.



[1] - وَلا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلأمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (221 بقره) .

[2] - وَلا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلا (32 اسرا).

[3] - وَالَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَلا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا (68) یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا (69) إِلا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا (70) وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا (71 فرقان).


  

12- قرار دادن نور برای مومنین

   تا اینجا روشن شد که خداوند یکتا نور آسمانها و زمین است؛ چه از آنچه که در کتابهایش از تورات و انجیل و زبور و قرآن قرار داده و چه نور قرار داده شده در خورشید و ماه و ...: « هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلا بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (5 یونس)».و اینکه او ولی مومنین است و آنها را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد و ....

   نتیجه اینکه می شود گفت که مومنین نیز برخوردار از نور می شوند. اما باید دید چگونه این امر به اذن و اراده الاهی که لطیف لما یشاء است رخ می دهد و وقتی رخ داد آثار و برکات آن کدام است؟

   باز روشن است که پاسخ این پرسش را باید بر اساس کلام مقدس الاهی که بدان ایمان داریم یافت. اما پیش از هر توضیحی باید گفت و نتیجه گرفت که وقتی خداوند می فرماید: « ولی مومنین » است و آنان را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد؛ یعنی اینکه او آنها و دل آنها را منور به نور قرآن می گرداند؛ همانگونه که قرآن را نور قرار داده است . بنابراین جان کلام اینکه؛ مومنین لازم و بایسته است که تنها پیروی آیات قرآن را بنمایند و نه امری و سخنی جز این را. چرا که این تنها کلام و کتاب مقدس او یعنی قرآن کریم است که برخوردار از نور و بلکه نور است و نه کتاب و کلامی جز آن یا بعد از آن.

توضیح:

   اگر به بحث و سوالات اخیر الذکر برگردیم؛ باید در ارتباط با پاسخ نخست گفت که خداوند یکتا اینگونه میفرماید : « أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (22 زمر)» [1]. و دوم اینکه شرح صدر یا گشایش سینه ی بندگان خدا توسط حضرتش جل عظمته، برای اسلام است، با برخورداری از « نور الاهی ».  و این را از خدا باید خواست : « قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی (25 ) وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی (26 ) وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی (27 ) یَفْقَهُوا قَوْلِی(28  طاها) [2]». یعنی این قید مسلمانی و اسلام است که بندگان خدا از نور او برای تفقه و تفکر و تعقل در قرآن و شکر نعمت هایش و ذکر حضرتش و ... در کنار ایمان و تقوا و کار خوب برخوردار می شوند.

   و مورد دیگر اینکه البته برخورداری از این نور و نتایج آن در گرو « ایمان » است؛ ایمان به « الله » و فرستاده اش و آیاتش. چه اینکه کفر و تکذیب آیات خدا نتیجه ای دیگر را برای عاملین بدان در بر دارد: « وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ (19 حدید) با توجه به آیات 16-21 ».

   و افزون بر آن اینکه آنان یعنی مومنین باید بدرگاه خداوند از گناهانشان توبه ی نصوح کنند تا هم از بخشش الاهی در این زمینه بهره مند شوند و هم اینکه نتیجه ی آخرتی آن را که بهشت و نعمت های الاهی آن است ببینند و ...؛ به عبارت دیگر می شود گفت که "مومنین" که قرآن کریم مایه ی نوید برایشان می باشد یکی از صفاتشان این است که کارهای شایسته انجام می دهند و بنابراین از پاداش بزرگ آن هم توسط خداوند مستفیض می گردند: « إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا (9 اسرا) با توجه به آیه 10 » . // « قَیِّمًا لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا (2 کهف)» . زیرا که هر کار نتایج خود را دارد و لذا باید از کارهای بد به درگاه خداوند توبه و انابه کرد که تمام اینها برای پذیرش از سوی خداوند و درگذشتن از بدیها به هنگام زنده بودن هر مومنی است و نه جز آن.  

   به هر جهت باید دانست که نور قرار داده شده برای مومنین هر دو گیتی را در بر می گیرد؛ پس باید آیات خدا را شنید و فرمان برد و قدر نور الاهی را دانست. نوری که منافقین حسرت آن را در سرای دیگر می خورند و درخواست اندکی از آن را از مومنین می نمایند و ...؛ اما چه می شود که به خاطر پیشه کردن نفاق در دنیا در ارتباط با آیات الاهی و مومنین؛ در آخرت اهل آتشند: « یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (12) یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ (13) یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قَالُوا بَلَى وَلَکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْکُمُ الأمَانِیُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (14) فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَلا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْوَاکُمُ النَّارُ هِیَ مَوْلاکُمْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ (15 حدید)».  

 موضوع دیگر اینکه راه تمسک به قران و برخورداری از نور آن به اذن و اراده الاهی؛ در کفر به طاغوت و ایمان به « الله »[3]؛ و نیز مسلمان و محسن بودن[4] ؛ می باشد و نه جز آن.



[1] - که این امر می رساند که همانا تنها دین، نزدِ خداوند؛ اسلام است و نه جز آن. به عبارت دیگر ما به عنوان پیشوند الاهی در این زمینه باید بگوییم که « دین الاهی » و نه « ادیان الاهی؛ همانگونه که ایمان داریم: « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الإسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَنْ یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ (19 آل عمران)».// اسلام؛ دینی که فطرت بشر بر آن قرار گرفته و بر آن اساس آفریده شده است : « فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (30 روم)با توجه به آیات 31-35.». // که هر کس دینی جز اسلام را بجوید و بپوید؛ هر گز از او پذیرفته نخواهد شد و در سرای دیگر از زیانکاران خواهد بود: « وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإسْلامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ (85 آل عمران)» .  

[2] - مرتبط با رسالت حضرت موسی ع .

[3] - لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (256 بقره)

[4] - وَمَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الأمُورِ (22) وَمَنْ کَفَرَ فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (23 لقمان) .


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ